نظم
یکی از دلایل موفقیت انسان های بزرگ نظم حاکم بر کارهای آنها بوده است. برای مثال در خاطرات رسیده از امام خمینی (ره) آمده است کسانی که به نوعی در برخورد با ایشان و در جریان کارهای ایشان بودند ساعت خود را با کارهای امام تنظیم می کردند. جمعی از طلاب حین مباحثه در مسجد بر سر اینکه ساعت چند است به مشاجره مشغول بودند در همان زمان یکی از طلاب رو به بقیه می گوید همه ساعت هایتان را تنظیم کنید. الآن دقیقا ساعت هفت است. بعد با اشاره به حضرت امام که از در وارد شده بودند به بقیه می گوید ایشان هر روز راس ساعت هفت وارد می شوند.
دختر امام خمینی (قدس) می گوید: پدرم هر روز قبل از نماز ظهر و بعد از کلاس درسشان نیم ساعتی در حیاط قدم می زدند. این کار هر روز از ساعت یازده تا یازده و نیم انجام می گرفت. اگر گاهی ما به کاری سرگرم میشدیم که حواسمان از ساعت پرت می شد ایشان را که در حال قدم زدن می دیدیم می فهمیدیم ساعت بین یازده تا یازده ونیم است.
شخصی در خاطره ای از شهید بهشتی آورده است که ساعت هفت با ایشان قرار ملاقات داشتم. ساعت یک ربع هفت به دفتر ایشان رسیدم وبسیار خوشحال بودم از اینکه زودتر رسیدم و کارم زودتر تمام می شود. در همین فکر بودم که منشی ایشان خبر آوردند که آقای بهشتی می گویند قرارمان ساعت هفت بوده است. لطفا منتظر باشید تا من کارم تمام شود!!
از این دست خاطرات در زندگی بزرگان بسیار به چشم می خورد. بیایید ماهم برای بهره بردن بهتر و بیشتر از وقت و جوانیمان، نظم و برنامه ریزی را در زندگیمان پیاده کنیم.